خاموشی تا قلب زمین
دنیای معدن - فاطمه صالحی : محدودیتهای گسترده در تامین برق، بار دیگر فعالیت معادن و صنایع معدنی کشور را با وقفه روبهرو کرده است. تصمیم به کاهش سهمیه مصرف برق واحدهای تولیدی به ۱۰درصد، آنهم پیش از آغاز تابستان، نشانهای از تعمیق بحران ناترازی انرژی است. در چنین شرایطی، نهتنها بخش قابلتوجهی از معادن تعطیل شدهاند، بلکه زنجیره تولید از استخراج تا صادرات نیز دچار اختلال شده است.
کارگران معدن سرب و روی بهاباد در یزد میگویند تلاش میکنند با کار در معدن نان حلال به خانه ببرند
هیچ صنعتی بدون انرژی پایدار دوام نمیآورد و معدن نیز از این قاعده مستثنی نیست. برای کشوری که ۷درصد منابع معدنی شناساییشده جهان را در اختیار دارد، تبدیل ذخایر زیرزمینی به ثروت، نیازمند زنجیرهای منظم از استخراج تا فرآوری است که گام نخست آن، دسترسی بدون وقفه به انرژیبرق است. قطع برق، این زنجیره را نهتنها کند بلکه در موارد متعدد بهطور کامل متوقف کرده است. خاموشیهایی که تا پیش از این محدود به ساعات اوج مصرف تابستان بودند، امسال از اوایل بهار آغاز شدهاند و با شدت بیشتری ادامه یافتهاند. بسیاری از معادن کشور، بهویژه در مناطق دوردست که به خطوط برق پایدار دسترسی محدودی دارند، حتی امکان تامین حداقل نیاز خود را نیز از دست دادهاند.
هزاران معدن از مدار خارج شدهاند
بر اساس آمارهای کارشناسان، از میان ۱۲هزار معدن کشور، بیش از ۷هزار معدن بهصورت کامل یا موقت تعطیل شدهاند. این تعطیلیها، صرفا بهدلیل عوامل سنتی همچون دشواری تامین مالی یا قوانین حقوق دولتی نیست، بلکه خاموشیهای گسترده، در ماههای اخیر به عامل مسلط در توقف تولید تبدیل شدهاند. معادن کوچکمقیاس که پیشتر نیز با مشکلات زیرساختی روبهرو بودهاند، بیشترین آسیب را متحمل شدهاند. کاهش شدید تقاضا از سوی صنایع پاییندستی، در پی قطع برق صنایع فولاد و سیمان، به توقف فعالیت معادن بالادستی انجامیده است. در بسیاری از این معادن، تعطیلی سهروزه در هفته دیگر استثنا نیست، بلکه به قاعدهای دائمی تبدیل شده است.
فولاد در مرز بحران قرار گرفته است
فولاد، صنعتی است که در تمامی مراحل خود، از تامین مواد اولیه تا احیای مستقیم و ذوب، به برق نیاز حیاتی دارد. طی سال گذشته، حدود ۲میلیون تن از تولید فولاد میانی کشور بهدلیل محدودیتهای برق و گاز کاسته شده است. ارزش این میزان تولید ازدسترفته، نزدیک به یک میلیارد دلار برآورد شده است. این در حالی است که در ۴سال گذشته، زیان انباشته ناشی از خاموشیها به مرز ۱۴ میلیارد دلار نزدیک شده است. این آمارها، نهتنها وضعیت نگرانکنندهای را برای صنعت فولاد کشور رقم زدهاند، بلکه وابستگی صنایع معدنی به پایداری برق را نیز بهروشنی اثبات کردهاند. هنگامی که کارخانههای فولادی به اجبار، مصرف برق خود را تا ۱۰درصد کاهش میدهند، تقاضای آنان برای مواد اولیه نیز بهطرز محسوسی کاهش مییابد.
تصمیماتی که زنجیره تولید را متوقف کردهاند
در تاریخ ۲۴ اردیبهشتماه، به واحدهای صنعتی کشور اعلام شد که بهمدت ۱۵ روز، تنها مجاز به استفاده از ۱۰درصد ظرفیت دیماند خود هستند. این تصمیم، از طریق پیامک و بدون هماهنگی قبلی با نمایندگان بخش صنعت اعلام شد. در عمل، این ابلاغیه به معنای توقف کامل تولید در واحدهایی مانند احیای مستقیم، ذوب و نورد بوده است. کارخانههایی که در بهترین حالت میتوانستند برق روشنایی تاسیسات را حفظ کنند، اکنون با خطوط تولیدی مواجهاند که نهتنها غیرفعال ماندهاند، بلکه آسیبپذیری تجهیزاتشان نیز افزایش یافته است. این تصمیم، با وجود تفاهمنامههای امضا شده میان وزارت صمت و وزارت نیرو، بدون رعایت تعهدات پیشین اتخاذ شده است.
سیمان هم قربانی ناترازی انرژی شده است
صنعت سیمان، با ظرفیت اسمی نزدیک به ۸۹ میلیون تن، در سال گذشته بهدلیل خاموشیهای گسترده، نتوانسته است بیش از ۷۱میلیون تن تولید داشته باشد. از این میزان، تنها حدود ۱۴میلیون تن به بازار صادراتی راه یافته و باقی در مصرف داخلی جذب شده است. این در حالی است که تولید مداوم سیمان نیازمند فعالیت دائمی کورهها و تجهیزات سنگین است که خاموشیهای مکرر، روند عملکرد آنها را مختل کرده است. قطع برق، نهتنها به توقف تولید منجر شده، بلکه باعث افت کیفیت محصولات و افزایش هزینه نگهداشت تجهیزات نیز شده است. سیمان بهعنوان کالایی اساسی در پروژههای عمرانی و ساختمانی، حالا با نوسان عرضه مواجه شده و آثار این اختلال، در بازار مصرف نیز آشکار شدهاند.
[untitled copy]
کارگران معدن سرب و روی بهاباد در یزد در عمق 170 متری زمین مشغول کار هستند. عکس: مسعود زارع - ایسنا
واردات برق، راهکاری محدود و ناکافی بوده است
در پی فشارهای ناشی از خاموشی، مجوز واردات برق از آذربایجان و ترکیه برای برخی صنایع بزرگ صادر شده است. این مجوزها، با استفاده از ظرفیت تبادلی شبکه و خطوط HVDC، به صنایع امکان دادهاند تا بخشی از انرژی خود را از خارج از کشور تامین کنند. اما این راهکار، تنها در اختیار واحدهایی قرار گرفته که توان فنی و مالی لازم را برای این کار داشتهاند. در مقابل، معادن کوچکمقیاس و متوسط، همچنان ناگزیر به تحمل خاموشیهای سراسری هستند. این اختلاف در دسترسی به منابع جایگزین، شکاف میان صنایع برخوردار و محروم را افزایش داده و بر نابرابری در توان ادامه فعالیت افزوده است.
نیروگاههای وعدهدادهشده هنوز عملیاتی نشدهاند
مطابق ماده ۴ قانون مانعزدایی از توسعه صنعت برق، صنایع بزرگ کشور موظف به احداث ۱۰هزار مگاوات نیروگاه تا پایان سال ۱۴۰۴ شدهاند. با وجود گذشت نزدیک به دوسال از این تعهد، تنها ۲هزار مگاوات از این ظرفیت وارد مدار شده و انتظار میرود تا تابستان امسال، این رقم به ۲۵۰۰ مگاوات برسد. این پیشرفت کند، نشاندهنده فقدان مشوقهای کافی، طولانیبودن روند صدور مجوزها، و نبود تامین مالی پایدار برای سرمایهگذاری در این حوزه است. بسیاری از صنایع، با وجود تمایل برای احداث نیروگاه اختصاصی، از نبود زیرساخت لازم برای اتصال به شبکه سراسری و فقدان تضمین خرید برق تولیدی گلایه دارند.
سرمایهگذاری در معدن، عقبنشینی کرده است
قطع برق، نااطمینانی نسبت به آینده تولید و نبود افق روشن از سیاستگذاری انرژی، موجب شدهاند که سرمایهگذاری در بخش معدن با افت مواجه شود. در بسیاری از مزایدههای مربوط به بهرهبرداری از معادن، استقبال سرمایهگذاران به حداقل رسیده و حتی در برخی استانها، هیچ متقاضی جدی برای معادن معرفی نشده است. این بیاعتمادی، نهتنها به توقف طرحهای توسعهای انجامیده، بلکه حفظ ظرفیت موجود را نیز با دشواری همراه کرده است. معادنی که برای ادامه فعالیت خود نیازمند سرمایهگذاری در تجهیزات، فناوری و زیرساخت هستند، اکنون حتی قادر به برنامهریزی کوتاهمدت نیستند.
شعارها با واقعیتهای جاری همخوانی ندارد
سالجاری، با عنوان «سرمایهگذاری برای تولید» نامگذاری شده و این نامگذاری، انتظاراتی را برای حمایت واقعی از بخشهای مولد اقتصاد ایجاد کرده است. با اینحال، خاموشیهای گسترده، بیثباتی در تصمیمگیری، و بیتوجهی به تفاهمنامههای رسمی، نشان دادهاند که اجرای این شعار در عمل با چالشهای جدی روبهروست. در تحقق سرمایهگذاری برای تولید، نخستین گام تامین پایدار انرژی، ایجاد شفافیت در سیاستگذاری، و تضمین اجرای تعهدات دولت به صنایع خواهد بود. در غیاب این مقدمات، رشد یا جهشی در تولید قابل انتظار نخواهد بود.
معدن بدون برق، فرصتی برای بقا ندارد
معادن کشور، اگرچه منابع عظیمی از فلزات و مواد معدنی را در خود جای دادهاند، اما بدون دسترسی به انرژی پایدار، امکان بهرهبرداری از این ذخایر فراهم نمیشود. توسعه صنعت معدن، نیازمند مشارکت فعال بخش خصوصی، ایجاد امنیت سرمایهگذاری، و کاهش ریسکهای عملیاتی است؛ مؤلفههایی که همگی در گرو تصمیمگیریهایسنجیده در حوزه انرژی قرار گرفتهاند. تداوم خاموشی، بیش از آنکه فقط به توقف تولید منجر شود، به مهاجرت سرمایه، تعلیق پروژهها، و افزایش بیکاری در مناطق معدنی نیز انجامیده است.برای نجات بخش معدن از خاموشی، راهی جز بازنگری در سیاستهای انرژی کشور باقی نمانده است.
دیدگاهتان را بنویسید