تفکر موج نو و نوین؛ نیازمندی جاری حسابداری ایران
دنیای معدن: حسابداری، زبان مشترک اقتصاد و بنگاههای اقتصادی است؛ زبانی که از یکسو، جریانهای مالی و واقعی کسبوکارها را ثبت میکند و از سوی دیگر، شالوده تصمیمسازی مدیران، سیاستگذاران و سرمایهگذاران را شکل میدهد. اهمیت این زبان مشترک تا بدان حد است که در ادبیات اقتصادی، از حسابداری بهعنوان «ستون فقرات شفافیت» یاد میشود.
دکتر محمد افخمی
مقدمه
حسابداری، زبان مشترک اقتصاد و بنگاههای اقتصادی است؛ زبانی که از یکسو، جریانهای مالی و واقعی کسبوکارها را ثبت میکند و از سوی دیگر، شالوده تصمیمسازی مدیران، سیاستگذاران و سرمایهگذاران را شکل میدهد. اهمیت این زبان مشترک تا بدان حد است که در ادبیات اقتصادی، از حسابداری بهعنوان «ستون فقرات شفافیت» یاد میشود.
در ایران، بیش از دو دهه از تصویب نخستین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و نیز تأسیس جامعه حسابداران رسمی میگذرد. در آن زمان، خوشبینیهای بسیاری وجود داشت: اینکه با تصویب استانداردهای مدون، ایجاد یک نهاد حرفهای و جذب نیروهای متخصص، حسابداری ایران بتواند نقشی مشابه کشورهای پیشرفته ایفا کند. اما امروز، مرور مسیر طیشده نشان میدهد که این امیدها تنها بخشی از واقعیت را پوشاندهاند.
اقتصاد ایران در این مدت با بحرانهای گوناگون ــ از تحریمهای گسترده و محدودیتهای مالی گرفته تا ناپایداری سیاستی، رشد بخش غیررسمی اقتصاد، ضعف نهادی و عقبماندگی فناورانه ــ مواجه بوده است. در چنین بستری، حرفه حسابداری نیز نتوانسته از پتانسیلهای بالقوه خود بهره گیرد. نتیجه آن شده که حرفه امروز درگیر چالشهایی ساختاری، فناورانه و ذهنی است؛ مهمترینِ آن، فقدان تفکر موج نو و نوین.
وضعیت فعلی حرفه حسابداری در ایران
۱. جایگاه اجتماعی و اقتصادی حرفه
حرفه حسابداری در ایران، با وجود سابقه طولانی و نقش بیبدیلی که در نظام مالی کشور ایفا میکند، هنوز به جایگاه اجتماعی و اقتصادی شایسته خود دست نیافته است. در ذهن بسیاری از مدیران، تصمیمگیران و حتی بخشی از جامعه، حسابدار صرفاً «نگهبان دفاتر»، «ثبتکننده وقایع مالی» یا در بهترین حالت «راوی اعداد و ترازها» تلقی میشود. این نگاه تقلیلگرایانه باعث شده است که حرفهای به این اهمیت، در حاشیه تحولات اقتصادی و اجتماعی باقی بماند و از ایفای نقش واقعی خود در عرصه حکمرانی شرکتی، سیاستگذاری مالی و خلق ارزش بازبماند.
این در حالی است که در جهان امروز، حسابدار دیگر صرفاً حافظ اسناد یا تنظیمکننده صورتهای مالی نیست؛ بلکه شریک استراتژیک مدیران، معمار ارزش برای ذینفعان و بازیگر کلیدی در مدیریت ریسک و راهبری شرکتی بهشمار میرود. در شرکتهای بزرگ بینالمللی، گزارش حسابدار تنها گزارشی از گذشته نیست، بلکه تحلیلی عمیق از آینده، پیشبینی روندها، هشدار نسبت به ریسکها و پیشنهاد راهکارهای بهبود است. به بیان دیگر، حسابدار از مقام یک «مورخ مالی» به جایگاه «استراتژیست اقتصادی» ارتقا یافته است.
از منظر اجتماعی، در بسیاری از کشورها حسابدار فردی مورد اعتماد جامعه است؛ همانگونه که پزشک برای سلامت جسم و وکیل برای حقوق افراد نقشآفرینی میکند، حسابدار نیز برای سلامت مالی و شفافیت اقتصادی جایگاهی رفیع دارد. نهادهای حرفهای بینالمللی مانند IFAC یا موسسات بزرگی همچون «بیگفور» (Big Four) نشان دادهاند که اعتبار اجتماعی حسابداران میتواند تا حدی باشد که جامعه آنها را «نگهبانان اعتماد عمومی» بنامد. اما در ایران، هنوز این اعتماد عمومی در سطح گسترده نهادینه نشده است و بسیاری از مدیران، به جای آنکه حسابدار را شریک تصمیمساز بدانند، او را صرفاً ابزاری برای ثبت و گزارش اعداد میشمارند.
از منظر اقتصادی نیز، سهم حسابداران در توسعه بازارهای مالی و ارتقای بهرهوری اقتصادی بسیار حیاتی است. ارزشگذاری شرکتها، ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری، محاسبه ریسک، و حتی طراحی مدلهای کسبوکار، همگی بر پایه مهارتهای حسابداری استوار است. حسابدار امروزی باید قادر باشد فراتر از ترازنامهها، داراییهای نامشهود مانند برند، سرمایه انسانی، فناوری و نوآوری را ارزشگذاری کند؛ کاری که در اقتصاد دانشبنیان امروز اهمیت دوچندان دارد. اما در ایران، هنوز ارزشگذاری داراییهای نامشهود در بسیاری از صنایع جدی گرفته نمیشود و همین امر موجب میگردد که شرکتهای ایرانی در عرصه رقابت جهانی با ضعف بنیادین مواجه باشند.
نکته مهم دیگر، نقش حسابدار در مسئولیتهای اجتماعی و پایداری سازمانها است. امروز، در سطح بینالمللی، گزارشگری مالی تنها محدود به صورتهای مالی سنتی نیست، بلکه گزارشگری پایداری (Sustainability Reporting) و گزارشگری زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) نیز در دستور کار حسابداران قرار گرفته است. آنها به مدیران کمک میکنند تا تصمیمهای خود را بر مبنای اصول اخلاقی، مسئولیت اجتماعی و حفظ محیط زیست اتخاذ کنند. متأسفانه در ایران، این حوزه هنوز نوپا و کمرنگ است و حسابداران کمتر در این عرصه وارد شدهاند.
از این منظر، حرفه حسابداری در ایران نیازمند بازتعریف جایگاه خود است. تا زمانی که حسابدار صرفاً به عنوان «راوی گذشته» دیده شود، نمیتوان انتظار داشت که نقشآفرینی او در عرصههای کلان اقتصادی و اجتماعی تقویت گردد. تحول در این حوزه نیازمند چند اقدام اساسی است:
۱. تغییر نگاه مدیران و سیاستگذاران.
۲. ارتقای آموزش و مهارتهای بینرشتهای.
۳. تقویت نهادهای حرفهای.
۴. توسعه حوزههای نوین حسابداری (حسابداری محیط زیست، منابع انسانی، رفتاری، گزارشگری پایداری و …).
به بیان دیگر، آینده حسابداری در ایران تنها زمانی روشن خواهد شد که جامعه و مدیران درک کنند که حسابدار نه صرفاً نگهبان دفاتر، بلکه شریک اندیشه، طراح راهبرد و نگهبان اعتماد عمومی است.
۲. محدودیتهای ناشی از محیط نهادی
ساختار اقتصادی ایران با تسلط بخش دولتی و شبهدولتی، موجب شده حرفه حسابداری بیشتر درگیر «پاسخگویی به نهادهای حاکمیتی» باشد تا خلق ارزش برای بازار سرمایه یا بخش خصوصی. همین موضوع استقلال حرفهای را تضعیف و انگیزه نوآوری را کمرنگ کرده است.
چالشهای بنیادین حرفه حسابداری در ایران
۱. فقدان تفکر راهبردی
بخش بزرگی از حرفه، رسالت خود را در چارچوب رعایت استانداردها میبیند. این در حالی است که جهان امروز از حسابداران انتظار دارد نقش مترجمان دادههای اقتصادی را ایفا کنند: کسانی که بتوانند اعداد خام را به تحلیلهای راهبردی برای تصمیمگیری مدیران و سرمایهگذاران بدل کنند.
۲. تسلط نگاه دولتی
استقلال حرفهای هنوز تحقق نیافته است. در بسیاری از موارد، نهادهای حرفهای به جای توسعه و توانمندسازی، در نقش «بازرس» و «مقرراتگذار» ظاهر شدهاند. این نگاه بیش از آنکه خلاقیت بیافریند، موجب احتیاط بیش از حد و ترس از نوآوری شده است.
۳. ضعف ساختاری موسسات حسابرسی
اکثر موسسات حسابرسی ایران کوچک، پراکنده و فاقد سرمایه انسانی میانرشتهایاند. این ساختار توان پاسخگویی به نیازهای بنگاههای نوین مانند بانکهای دیجیتال، شرکتهای فناوری، استارتاپهای یونیکورن و صنایع زیستفناوری را ندارد.
۴. عقبماندگی فناورانه
جهان حسابداری به سمت بلاکچین، گزارشگری لحظهای، هوش مصنوعی و کلانداده حرکت کرده است. اما در ایران هنوز بسیاری از شرکتها گزارشهای خود را در فایلهای اکسل و حتی کاغذی ارائه میدهند. این فاصله فناورانه نه تنها کارایی را کاهش میدهد، بلکه اعتماد سرمایهگذاران بینالمللی را نیز سلب میکند.
۵. چالش هویتی حسابدار رسمی
در ذهن بسیاری از فعالان اقتصادی، حسابدار رسمی صرفاً «صادرکننده گزارش حسابرسی» است. این نگاه محدود، هویت حرفهای حسابداران رسمی را کوچک کرده و مانع ایفای نقشهای راهبردی آنان شده است.
ضرورت تفکر موج نو و نوین
جهان در حال تغییر بنیادی است. اقتصاد دانشمحور، داراییهای نامشهود، سرمایه فکری و دادههای عظیم جایگزین داراییهای سنتی شدهاند. در چنین فضایی، حسابداری باید زبان جدیدی بیاموزد؛ زبانی که بتواند ارزشهای نوین را اندازهگیری و گزارش کند.
تفکر موج نو و نوین در حسابداری ایران یعنی:
عبور از «ثبت اعداد» به سمت تفسیر و معنادادن به اعداد.
ایفای نقش شریک استراتژیک مدیران بهجای مجری مقررات.
تمرکز بر خلق ارزش برای ذینفعان به جای پاسخگویی صرف به دولت.
همگرایی با علوم داده، مدیریت، فناوری و روانشناسی سازمانی.
راهکارهای پیشنهادی برای تحول حرفه
۱. ایجاد مدل بومی موسسات بزرگ
ایران نیازمند ادغام موسسات کوچک در قالب کنسرسیومهای قدرتمند است؛ موسساتی که ساختار چندرشتهای داشته و بتوانند پروژههای عظیم و پیچیده را مدیریت کنند.
۲. میانرشتهایسازی حرفه
حسابداران باید با متخصصان فناوری اطلاعات، اقتصاددانان داده، مهندسان سیستم و حتی روانشناسان همکاری کنند. تنها از رهگذر چنین همافزایی میتوان به نیازهای پیچیده کسبوکارهای امروز پاسخ داد.
۳. سرمایهگذاری فناورانه
استفاده از هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، بلاکچین، ERP و کلانداده باید در اولویت باشد. این ابزارها آینده حرفه را شکل میدهند.
۴. بازتعریف جایگاه حسابدار رسمی
حسابدار رسمی باید مشاور ارزشآفرین و شریک تصمیمساز معرفی شود. این تغییر هم جایگاه حرفه را ارتقا میدهد و هم اعتماد عمومی را تقویت میکند.
۵. توسعه سرمایه انسانی
نظام آموزشی باید بازنگری شود. علاوه بر دانش حسابداری، مهارتهای رهبری، مدیریت ریسک، تحلیل داده، ارتباطات و اخلاق حرفهای باید در کانون آموزش قرار گیرد.
نتیجهگیری
حرفه حسابداری ایران در نقطهای حساس قرار دارد. اگر در حصار سنتی استانداردها و مقررات دولتی باقی بماند، بیش از پیش به حاشیه خواهد رفت. اما اگر مسیر تفکر موج نو و نوین انتخاب شود، میتوان آیندهای متفاوت ترسیم کرد: آیندهای که در آن حسابدار ایرانی نه فقط حافظ دفاتر، بلکه شریک خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی است.
این تحول، البته نیازمند اراده جمعی، سرمایهگذاری فناورانه، ادغام نهادی و مهمتر از همه، تغییر در تفکر حرفهای است. اگر این مسیر پیموده شود، حسابداری ایران میتواند الگویی موفق و بومی نه تنها برای کشور، بلکه برای منطقه و حتی جهان باشد.
دیدگاهتان را بنویسید