266453

درس‌هایی از صعود کاذب لیتیوم

دنیای معدن- بازارهای کالایی در ظاهر ساده به نظر می‌رسند. برخلاف اوراق یا سهام، قیمت مواد خام مستقیما به میزان عرضه و تقاضا گره خورده است.

کاهش عرضه معمولا قیمت‌ها را بالا می‌برد و افزایش عرضه آنها را پایین می‌آورد. موجودی انبارها نیز نقش ضربه‌گیر را ایفا می‌کند؛ زمانی که موجودی پایین باشد، تغییرات قیمت شدیدتر است و برعکس. با این حال، تجربه نشان داده که شوک‌های عرضه کمتر از آنچه در ابتدا به نظر می‌رسند، پایدار یا تعیین‌کننده هستند.

بر اساس گزارش اکونومیست، نمونه روشن این واقعیت در بازار لیتیوم دیده شد. فلزی سفید که کاربرد اصلی آن در تولید باتری خودروهای برقی است، سال‌هاست توجه سرمایه‌گذاران را به خود جلب کرده است. در تابستان امسال، پس از یک دوره رکود قیمتی طولانی و افت بیش از ۹۰ درصدی نسبت به اوج‌های چند سال قبل، ناگهان خبری از چین بازار را تکان داد: دولت این کشور معدن بزرگ «جیان‌شیاوو» را به دلیل پایان مجوز تعطیل کرد. به فاصله کوتاهی، زمزمه مشکلات مشابه برای معادن دیگر نیز منتشر شد. همین خبر کافی بود تا قیمت لیتیوم بیش از ۸ درصد جهش کند و سهام شرکت‌های معدنی خارج از چین تا ۳۰ درصد بالا برود.

اما این خوش‌بینی دیری نپایید؛ قیمت‌ها دوباره به سطح پیشین بازگشتند، حتی درحالی‌که معدن جیان‌شیاوو همچنان تعطیل مانده است. برای فهم این بازگشت سریع، باید به سال ۲۰۲۲ رجوع کرد. آن زمان بهای نقدی لیتیوم به بالای ۸۰ هزار دلار در هر تن رسید؛ رکوردی تاریخی که بسیاری از تحلیلگران آن را به موج شتابان جایگزینی خودروهای بنزینی با برقی نسبت دادند. اما واقعیت این بود که جهش قیمتی بیشتر ناشی از هجوم خودروسازان سنتی و تامین‌کنندگان باتری به بازار نقدی بود؛ بازاری که حجم اندکی دارد و نوسانات را تشدید می‌کند.

ترید EURUSD با اسپرد از صفر پیپ

به‌زودی ذخایر تکمیل شد و با فروکش کردن تب مصرف پساکرونا، رشد فروش خودروهای برقی نیز کاهش شد و افت تقاضا قیمت‌ها را به شدت پایین آورد. تعطیلی معدن در چین اگرچه تا ۳ درصد از عرضه جهانی را کاست، اما پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که بازار لیتیوم تا پایان ۲۰۲۵ همچنان مازاد عرضه خواهد داشت. در واقع، بدون تغییر جدی در سیاست‌های تولید چین یا جهش بنیادین تقاضا، چنین شوک‌هایی نمی‌تواند مسیر بازار را عوض کند. حتی نشانه‌هایی وجود دارد که پکن تمایلی به کاهش واقعی ظرفیت ندارد؛ تمدید مجوز یک معدن کوچک در جیانگشی در اواخر اوت باعث افت دوباره قیمت شد.

استراتژی خطرناک

این تجربه لیتیوم درسی کلی‌تر به سرمایه‌گذاران می‌دهد: اتکا به شوک‌های عرضه برای سودگیری در بازار کالاها تله‌ای خطرناک است. نخست آنکه بسیاری از این شوک‌ها ریشه سیاسی دارند و می‌توانند با یک تصمیم ناگهانی برعکس شوند. نمونه بارز آن در ماه ژوئیه رخ داد؛ وقتی دونالد ترامپ از اعمال تعرفه ۵۰ درصدی بر واردات مس سخن گفت، قیمت‌ها رکورد زدند. اما تنها چند هفته بعد، دولت آمریکا مواد خام مسی را از شمول تعرفه معاف کرد و قیمت‌ها فرو ریخت.

دوم اینکه اختلال‌های عرضه معمولا موقتی‌اند. پالایشگاه‌ها تعمیر می‌شوند، معادن دوباره فعال می‌شوند و حتی راه‌های حمل‌ونقل جدید جایگزین مسیرهای مسدود شده می‌شوند. در بحران دریای سرخ، با وجود تهدید موشکی حوثی‌ها، کشتی‌ها به سرعت مسیرهای تازه یافتند.

در دوران همه‌گیری کرونا نیز زمانی که قرنطینه‌ها تقاضا را سرکوب کرد، تولیدکنندگان عرضه را کاهش دادند. اما به محض بازگشایی اقتصادها، عرضه دوباره افزایش یافت و چرخه رونق کوتاه‌مدت پایان گرفت. البته گاهی شوک‌های عرضه طولانی‌ترند، اما حتی در این شرایط نیز تاثیر آنها بر قیمت به‌سرعت تخلیه می‌شود؛ زیرا سطح بالای قیمت‌ها خود تقاضا را کاهش می‌دهد.

به‌عنوان مثال، جمهوری دموکراتیک کنگو که ۷۰ درصد کبالت جهان را تولید می‌کند، از فوریه صادرات خود را متوقف کرد و این ممنوعیت را تا سپتامبر تمدید کرده است. قیمت کبالت جهش کرده، اما خودروسازان برای پرهیز از ریسک، به سمت باتری‌هایی با مصرف کمتر کبالت یا بدون آن حرکت کرده‌اند. بنابراین، حتی اگر شوک ادامه یابد، تقاضای جایگزین مسیر قیمت‌ها را تغییر می‌دهد. در نهایت، آنچه یک چرخه پایدار رونق در بازار کالاها را می‌سازد، تغییرات ساختاری در سمت تقاضاست، نه شوک‌های زودگذر عرضه. رشد بلندمدت صنایع نوظهور، فناوری‌های تازه یا تغییر الگوهای مصرفی می‌تواند بنیان‌گذار دوره‌های رونق باشد.

اما هرگاه سرمایه‌گذاران تنها به اختلال‌های عرضه دل ببندند، دیر یا زود با واقعیت بازار مواجه می‌شوند. بازار لیتیوم امروز نمونه زنده این قاعده است: تعطیلی یک معدن یا حتی چند معدن نمی‌تواند بر روندی که ریشه در مازاد عرضه و افت سرعت تقاضا دارد، غلبه کند. درسی که برای همه سرمایه‌گذاران کالایی وجود دارد این است که باید از دام شوک‌های لحظه‌ای پرهیز کنند و به دنبال محرک‌های بنیادین باشند؛ چراکه تنها این عوامل‌اند که می‌توانند آینده قیمت‌ها را شکل دهند. 

 

دیدگاهتان را بنویسید