مدیرعامل ایمپاسکو در یادداشتی عنوان کرد:اهمیت پاسخ گویی در تقویت قابلیت اجرایی سازمان ها
دنیای معدن: تمام مدیران، چه در رأس یک بنگاه کوچک و چه در هدایت یک سازمان بزرگ، در نهایت به دنبال یک هدف بنیادین هستند: قابلیت اجرایی. مقصود از قابلیت اجرایی، توانایی سازمان در عملی ساختن تصمیمها و برنامههای اتخاذشده است؛ تواناییای که به عنوان شاخصی تعیین کننده برای موفقیت پایدار هر سازمان شناخته میشود.
با این حال، در میان عوامل متعددی که بر قابلیت اجرایی اثر میگذارند—از منابع مالی گرفته تا مهارت نیروی انسانی—یکی از مهمترین و در عین حال کمتر مورد توجه قرار گرفتهها، ظرفیت پاسخ گویی است. پاسخگویی تضمین میکند که منابع در مسیر درست مصرف شوند، خطاها و انحرافها بیهزینه باقی نمانند و تصمیمها با قوانین و ارزشهای پذیرفته شده همسو گردند.
در سادهترین تعریف، پاسخگویی به معنای آن است که هر فرد یا واحد سازمانی، تصمیمها و نتایج عملکرد خود را به مرجعی بالاتر توضیح داده و نسبت به آنها پاسخگو باشد. این فرآیند همواره ترکیبی است از پاداش در برابر عملکرد مطلوب و انتقاد یا تنبیه در برابر عملکرد نامطلوب.
پاسخگویی در سازمانها لایههای گوناگونی دارد و در ادبیات مدیریتی، چهار سطح پاسخگویی شناخته میشود: سازمانی، قانونی، حرفهای و سیاسی.
بگذارید این لایهها را با یک مثال از ایمپاسکو روشن کنیم. در حالت عادی میتوان چهار لایه از پاسخگویی را در این شرکت تشخیص داد؛ همان طور که در شکل زیر دیده میشود. در لایه نخست، دولت و ایمیدرو به عنوان کارفرمای اصلی قرار دارند. آنها از مدیرانِ ایمپاسکو انتظار دارند منابعِ معدنیِ کشور توسعه یابد، پروژههای جدید راهاندازی شود و درآمدِ پایداری برای اقتصاد ملی ایجاد گردد. این سطح ماهیتی سیاسی و راهبردی دارد و سیاستگذاران را در جایگاهِ «کارفرما» و مدیرانِ ایمپاسکو را در جایگاهِ «کارگزار» مینشاند.
لایه دوم مربوط به مدیرانِ ایمپاسکو است که خود در برابر ایمیدرو «کارگزار» محسوب میشوند، اما همزمان برای کارکنان و پیمانکاران در نقش «کارفرما» ظاهر میشوند. آنها باید شاخصهای عملکرد را تعریف کنند، قراردادها را منعقد سازند و کیفیت و ایمنیِ کار را کنترل نمایند. این سطح نماینده پاسخگوییِ سازمانی است.
لایه سوم شامل کارکنان و پیمانکاران است. آنان نیز در برابرِ مدیرانِ ایمپاسکو کارگزار محسوب میشوند، اما کیفیتِ اجرای پروژهها و بهرهبرداری از معادن مستقیماً به تصمیمها و رفتارِ آنها وابسته است. اگر قراردادها تنها بر کمّیتِ تولید تمرکز داشته باشند، این لایه پاسخگویی ناقص خواهد بود و پیامد آن در کاهشِ بهرهوری و تضعیفِ ایمنی آشکار میشود.
سرانجام، لایه چهارم به رابطه ایمپاسکو با صنایعِ پاییندستی و جامعه مربوط میشود. در این سطح، ایمپاسکو در مقامِ «کارگزار» باید پاسخگوی صنایعِ فولاد، سیمان و آلومینیوم باشد که به مواد اولیه نیاز دارند، و همچنین پاسخگوی جامعه محلی و محیط زیست که از فعالیتهایِ معدنی متأثر میشوند. این لایه بیشتر جنبه سیاسی و اجتماعی دارد و مشروعیتِ سازمان به آن وابسته است.
به این ترتیب، ایمپاسکو نمونهای روشن از چندلایهگیِ پاسخ گویی در ایران است. مدیرانِ این شرکت همزمان باید به دولت و ایمیدرو پاسخ دهند، کارکنان و پیمانکاران را مدیریت کنند، استانداردهای حرفهای را رعایت نمایند و در برابرِ صنایعِ پایین دستی و جامعه نیز پاسخگو باشند.
دیدگاهتان را بنویسید