268197

سمپوزیوم فولاد ۱۴۰۴؛ آینه‌ای از شکاف میان شعار و عمل

دنیای معدن: جزیره کیش در پاییز ۱۴۰۴ بار دیگر میزبان یکی از بزرگ‌ترین گردهمایی‌های صنعت فولاد کشور بود؛ بیست‌وهفتمین سمپوزیوم فولاد ایران، رویدادی که قرار بود همچون سال‌های گذشته، نه فقط عرصه‌ای برای نمایش توانمندی‌های صنعت فولاد، بلکه محلی برای تبادل تجربه، هم‌فکری و ارائه نقشه راه آینده این صنعت باشد. اما آنچه در عمل رخ داد، بیش از آنکه نماد پویایی و نوآوری باشد، بازتابی از تکرار، کلی‌گویی و فاصله عمیق میان «شعار» و «عمل» بود؛ فاصله‌ای که متأسفانه در اغلب همایش‌های ملی ما به عادت تبدیل شده است.

 محمد افخمی 

در ظاهر همه‌چیز چشم‌نواز بود: سالن‌های منظم، برنامه‌های دقیق، حضور مدیران برجسته و چهره‌های آشنا از شرکت‌های بزرگ و معتبر فولادی. اما ورای این ظاهر آراسته، پرسش‌های مهم و بنیادینی بی‌پاسخ ماندند. خروجی این گردهمایی چه بود؟ چه مسئله‌ای از صنعت فولاد کشور حل شد؟ و سهم این رویداد در کاهش چالش‌های ساختاری صنعت چه میزان بود؟ واقعیت آن است که سمپوزیوم فولاد امسال، بیش از هر زمان دیگری نیاز داشت تا از ظاهر پرزرق و برق به سمت عمق محتوایی و اثربخشی واقعی حرکت کند؛ امری که کمتر تحقق یافت.

در سخنرانی‌های متعددی که در سالن‌های مختلف ایراد شد، واژه‌هایی چون «تحول دیجیتال»، «هوش مصنوعی»، «فولاد سبز» و «انقلاب صنعتی پنجم» بارها تکرار شد، اما کمتر کسی از لوازم واقعی این تحولات سخن گفت. اگر صنعت فولاد ایران هنوز با چالش‌های زیربنایی در حوزه انرژی، زیرساخت‌های داده، نظام مالی، و بهره‌وری تولید مواجه است، چگونه می‌توان از «هوش مصنوعی» و «تحول دیجیتال» سخن گفت؟ فناوری بدون زیرساخت، در بهترین حالت، به شعاری زیبا اما بی‌اثر بدل می‌شود. آنچه امروز صنعت فولاد ایران بیش از هر چیز به آن نیاز دارد، نه سخنرانی‌های انگیزشی، بلکه برنامه‌های عملیاتی، تعهد سازمانی و پیگیری نظام‌مند است.

موضوع «فولاد سبز» و کاهش ردپای کربن نیز از محورهای پرتکرار این دوره بود، اما متأسفانه باز هم در سطح مفاهیم باقی ماند. در شرایطی که ساختار انرژی کشور مبتنی بر منابع فسیلی و قیمت‌گذاری یارانه‌ای است، سخن گفتن از فولاد سبز بدون اصلاح نظام تأمین انرژی و بازنگری در سیاست‌های مالی، بیشتر به آرزو شباهت دارد تا برنامه. تحقق فولاد سبز مستلزم تغییر نگرش و بازطراحی مدل‌های هزینه، بازآرایی زنجیره تأمین و سرمایه‌گذاری پایدار در فناوری‌های کم‌کربن است؛ اموری که در این رویداد کمتر مورد توجه قرار گرفت.

اما شاید مهم‌ترین ضعف سمپوزیوم فولاد ۱۴۰۴، در نمایشگاه جانبی آن مشهود بود. نمایشگاه‌ها در چنین رویدادهایی باید بستری برای دیده‌شدن شرکت‌های کوچک، متوسط و دانش‌بنیان باشند؛ جایی که بنگاه‌های نوپا، ایده‌های فناورانه و تلاش‌های محلی بتوانند خود را به بزرگان صنعت معرفی کنند. متأسفانه این فرصت در کیش فراهم نشد. غرفه‌ها و فضاهای اصلی تقریباً به‌طور کامل در اختیار شرکت‌های بزرگ و شناخته‌شده بود؛ همان‌هایی که همه آنان را می‌شناسند: فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، فولاد کاوه جنوب کیش، چادرملو، گل‌گهر و چند نام دیگر. اما جایی برای آن شرکت‌های کوچک و فناور که می‌توانند آینده این صنعت را دگرگون کنند، باقی نمانده بود.

نمایشگاه‌ها جایی هستند که شرکت‌های کوچک باید خود را نشان دهند و عرصه‌ای ایجاد شود تا آنان نیز در کنار بزرگان صنعت دیده شوند. عدم حضور و نادیده‌گرفتن شرکت‌های کوچک در چنین رویدادهایی، به‌معنای محروم کردن صنعت از خلاقیت و پویایی است. آینده فولاد ایران نه فقط در دستان شرکت‌های عظیم و سنتی، بلکه در ایده‌های خلاقانه، فناوری‌های نو و مدل‌های نوین کسب‌وکار نهفته است. صنعت فولاد بدون تنفس در هوای رقابت و نوآوری، به مرور دچار رکود ساختاری خواهد شد.

در بخش علمی و پژوهشی نیز وضعیت چندان متفاوت نبود. هرچند شعار پیوند صنعت و دانشگاه بارها از تریبون‌های رسمی شنیده شد، اما حضور واقعی دانشگاهیان، پژوهشگران جوان و استارت‌آپ‌ها بسیار کم‌رنگ بود. وقتی اندیشه و علم از متن چنین همایش‌هایی حذف شود، رویداد به ویترینی تشریفاتی بدل می‌شود که تنها برای ثبت تصاویر و عناوین خبری کارکرد دارد. صنعت فولاد ایران برای تحول واقعی نیازمند پیوند اندیشه، تجربه و سیاست‌گذاری است؛ پیوندی که بدون حضور فعال پژوهش و تفکر دانشگاهی ممکن نیست.

از دیگر کاستی‌های بنیادین این سمپوزیوم، نبود نظام ارزیابی عملکرد است. در هیچ بخش از این رویداد، شاخصی برای سنجش تحقق اهداف تعریف نشده بود. اگر قرار است چنین گردهمایی‌هایی هر سال تکرار شود، باید دبیرخانه‌ای دائمی با مأموریت روشن و نظام گزارش‌دهی پساحمایش شکل گیرد. تنها از طریق ارزیابی مستمر و گزارش مستند می‌توان مسیر بهبود را ترسیم کرد. در غیر این صورت، هر سال همان سخنان، همان وعده‌ها و همان عکس‌های تکراری، دوباره بازتولید خواهند شد.

در شرایطی که صنعت فولاد ایران با مسائل پیچیده‌ای چون نوسانات قیمت جهانی، تحریم‌های بین‌المللی، محدودیت‌های انرژی، تغییرات اقلیمی و رقابت منطقه‌ای روبه‌روست، چنین رویدادهایی باید به میدان تصمیم‌سازی و سیاست‌گذاری تبدیل شوند، نه صرفاً مکانی برای تشریفات. سمپوزیوم فولاد باید فراتر از برگزاری سالانه، به نهادی فکری و اجرایی بدل گردد؛ نهادی که بتواند هم‌افزایی میان صنعت، دولت، دانشگاه و بخش خصوصی را به‌صورت واقعی رقم بزند.

آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد، عبور از «گفت‌وگو» به «اقدام» است. صنعت فولاد ایران با ظرفیت‌های عظیم خود، می‌تواند در مسیر توسعه پایدار و اقتصاد غیرنفتی نقش‌آفرین باشد، اما به شرط آنکه نشست‌ها و همایش‌ها از تکرار فاصله بگیرند و به عرصه برنامه‌ریزی عملیاتی تبدیل شوند. ایجاد دبیرخانه دائمی سمپوزیوم با شاخص‌های عملکردی شفاف، انتشار گزارش سالانه از پیشرفت اهداف، و الزام شرکت‌های بزرگ به ارائه مستندات عملکردی در حوزه نوآوری، بهره‌وری و مسئولیت اجتماعی، می‌تواند نخستین گام در این مسیر باشد.

سمپوزیوم فولاد ۱۴۰۴ در کیش، آینه‌ای بود از وضعیت کنونی صنعت فولاد کشور؛ صنعتی با قدرت، اما درگیر با تکرار. صنعتی که اگرچه از ظرفیت‌های بی‌بدیل انسانی، مالی و فنی برخوردار است، اما هنوز در گذار از شعار به عمل، با تردید و کندی مواجه است. اگر قرار است آینده فولاد ایران در تراز جهانی رقم بخورد، باید از همین امروز، الگوی این‌گونه رویدادها بازطراحی شود: از ویترین‌های پرزرق‌وبرق به میدان‌های واقعی تحول. تنها در آن صورت است که می‌توان امید داشت سمپوزیوم‌ها نه تکرار تقویمی، بلکه نقطه عطفی در مسیر توسعه صنعت فولاد کشور باشند.

 

دیدگاهتان را بنویسید